ایلاج

فرو رفتن روز در شب و بر آمدن روز از شب

ایلاج

فرو رفتن روز در شب و بر آمدن روز از شب

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۲، ۰۶:۴۸ ق.ظ

ایلاج داستان فراز و فرودهای قهرمان هیچ اسطوره ای نیست.

ایلاج حکایت ققنوس نیست که از خاکستر زاده شود و درآتش نابود.

قصه آدمی است...

آن که حیات اش به آتش است، هر نفس شعله می کشد می سوزد می سوزاند می سازد.

ایلاج با برگ های سبز بوالهوس که به ساز هر بادی رقصان می شوند، بیگانه است.

ایلاج از ریشه می گوید، رونده است و مستحکم.

پلاک مدفون به خاک است که سر بر می آورد ... قد می کشد ... ستبر می شود.

طغیان است به وقت تسلیم.

آرامش است به وقت طوفان.

عابر خسته کوچه های تاریک خاطره نیست.

سردار فاتح میدان تجربه های تلخ و گزنده است.

نشان، از سال های رفته دارد و چشم، به راه پیش رو.

ایلاج نامه های نانوشته نیست.

نقطه پایان نیست.

امتداد یک حادثه است.

انهدام دیوارهای زمان است.

در هم شکستن حصارهای تنگ جغرافیا است.

دوختن گذشته و حال به آینده.

ایلاج باکی ندارد از شعار بودن میان واقعیت های بی قواره.

از شعار دادن میان شیهه طبل ها.

ایلاج معجزه را سخت باور دارد.

ایلاج سجده شکر است

به وقت صبح، 

و به وقت شام،

به همه وقت...

به وقت دل. 

  • ایلاج

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی